فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Tad

tæd tæd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    مقدار کم
  • noun
    (آمریکا، عامیانه) بچه کوچک، نی‌نی
    • - I am a tad tired.
    • - کمی خسته هستم.
    • - a tad more than that
    • - یک ذره بیشتر از آن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد tad

  1. noun A slight amount or degree of difference
    Synonyms: shade

ارجاع به لغت tad

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tad» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tad

لغات نزدیک tad

پیشنهاد بهبود معانی