امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tattler

American: ˈtætlər British: ˈtætlə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
خبرچین، دهان‌لق، حرف مفت‌زن، یاوه‌گوی، لتره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
noun
جانورشناسی تاتلر (Heteroscelus incanus پرنده‌ی بومی کرانههای اقیانوس آرام)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tattler

  1. noun person who gossips, tells rumors
    Synonyms: bigmouth, blabberer, blabbermouth, busybody, canary, fat mouth, fink, gossip, informer, rat, rumormonger, scandalmonger, snitch, squealer, stool pigeon, talebearer, taleteller, telltale, tipster, troublemaker, whistleblower, windbag

ارجاع به لغت tattler

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tattler» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tattler

لغات نزدیک tattler

پیشنهاد بهبود معانی