فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Temp

temp temp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    temped
  • شکل سوم:

    temped
  • سوم شخص مفرد:

    temps
  • وجه وصفی حال:

    temping
  • شکل جمع:

    temps

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable informal
    کارمند موقت
    • - We hired a temp to help with the data entry.
    • - یک کارمند موقت را استخدام کردیم تا در ورود داده‌ها [به ما] کمک کند.
    • - The temp's contract will end next Friday.
    • - قرارداد کارمند موقت جمعه‌ی آینده تمام خواهد شد.
  • verb - transitive informal
    به عنوان کارمند موقت کار کردن
    • - She decided to temp at the office for a few weeks.
    • - تصمیم گرفت به مدت چند هفته به عنوان کارمند موقت در دفتر کار کند.
    • - The company needed someone to temp for the holidays.
    • - این شرکت به کسی نیاز داشت که در تعطیلات به عنوان کارمند موقت کار کند.
  • noun
    دما (temperature)
    • - The temp in the oven needs to be set at 350 degrees.
    • - دمای فر باید روی 350 درجه تنظیم شود.
    • - The temp in the backyard feels perfect for a barbecue.
    • - دمای حیاط‌خلوت برای باربیکیو عالی است.
  • abbreviation
    موقت، موقتی (temporary)
    • - She's wearing a temp tattoo for Halloween.
    • - دارد برای هالووین تتوی موقت می‌زند.
    • - The temp solution fixed the problem for now.
    • - راه‌حل موقتی فعلاً مشکل را حل کرده است.
  • abbreviation
    لاتین در دوران...، در زمان... (tempore)
    • - In the temp of ancient Greece, philosophy was highly valued.
    • - در دوران یونان باستان، فلسفه ارزش زیادی داشت.
    • - In the temp of the Renaissance, art and culture flourished in Europe.
    • - در دوران رنسانس، هنر و فرهنگ در اروپا شکوفا شد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد temp

  1. noun A worker (especially in an office) hired on a temporary basis
    Synonyms: temporary, temporary worker

ارجاع به لغت temp

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «temp» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/temp

لغات نزدیک temp

پیشنهاد بهبود معانی