فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Warder

ˈwɔːrdər ˈwɔːdə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    زندانبان، عصا یا گرز، نگهبان دروازه یا قصر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد warder

  1. noun A guard or keeper of a prison
    Synonyms: jailer, turnkey, warden

ارجاع به لغت warder

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «warder» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/warder

لغات نزدیک warder

پیشنهاد بهبود معانی