امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Whistle-blower

ˈwɪsəlˌbloər ˈwɪsəlˌbloər ˈwɪsəlˌbloə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    whistle-blowers

معنی

noun
(به‌ویژه در ادارات دولتی) کسی که خطاکاری یا خطاکاران را لو می‌دهد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد whistle-blower

  1. noun An informant who exposes wrongdoing within an organization in the hope of stopping it
    Synonyms: whistle blower, whistleblower

ارجاع به لغت whistle-blower

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whistle-blower» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/whistle-blower

لغات نزدیک whistle-blower

پیشنهاد بهبود معانی