امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Whistle-stop

ˈwɪslstɑːp ˈwɪslstɒp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun verb - intransitive
(راه‌آهن) شهر کوچک، ایستگاه فرعی (که به‌طور معمول فقط در شرایط فوق‌العاده در آن توقف می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
noun verb - intransitive
(آمریکا - مبارزات انتخاباتی) توقف در شهر کوچک و ایراد نطق (به‌طور معمول از سکوی قطار)
noun verb - intransitive
(از سکوی واگن) نطق کردن، (برای ایراد نطق) توقف کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد whistle-stop

  1. noun A small railway station between the principal stations or a station where the train stops only on a signal
    Synonyms: flag-stop, way-station

ارجاع به لغت whistle-stop

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whistle-stop» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/whistle-stop

لغات نزدیک whistle-stop

پیشنهاد بهبود معانی