فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    خجل به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    • شرمنده، خجلت‌زده، شرمسار

    • فونتیک فارسی

      khajel//khejel
    • صفت
      ashamed, shy, embarrassed, abashed, bashful, sorry, hangdog

      • - از این که دیر آمده‌ام، خجل هستم

      • - I am sorry to come late
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد خجل

    1. آزرمگین، سرافکنده، سربه‌زیر، شرمسار، شرمگین، شرمناک، شرمنده، منفعل ≠ مفتخر
    2. دماغ‌سوخته، هچل، بور

    ارجاع به لغت خجل

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «خجل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خجل

    لغات نزدیک خجل

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری