فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

خجل کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

شرمنده کردن، شرمسار کردن

فونتیک فارسی

khejel kardan
فعل متعدی
to abash, to embarrass, to shame, to discomfit, to discountenance, to make shy, to wither

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- رفتار دخترش او را خجل کرد

- his daughter's behavior embarrassed him
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت خجل کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خجل کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خجل کردن

لغات نزدیک خجل کردن

پیشنهاد بهبود معانی