فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

خودرو به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • اتومبیل
  • فونتیک فارسی

    khodro
  • اسم
    car, automobile, motor vehicle, motorized vehicle
    • - کاش خودرو داشتیم.

    • - I wish we had a car.
    • - کیفم را در خودرو جا گذاشته‌ام.

    • - I've left my bag in the car.
  • دیمی، خودرسته
  • فونتیک فارسی

    khodroo
  • صفت
    wild, self-growing, growing by itself
    • - گیاهان خودرو

    • - wild plants
    • - هشت گیاهی که خودرواند.

    • - Eight plants that are self-growing.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد خودرو

ارجاع به لغت خودرو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خودرو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خودرو

پیشنهاد بهبود معانی