آخرین به‌روزرسانی:

خودرای به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

khodra'y

bullheaded, despotic, dictatorial, headstrong, opinionated, stubborn

عامیانه hard-nosed

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خودرای

  1. مترادف:
    بی‌ادب خودخواه خودسر خودکامه خیره‌سر دیکتاتور کله‌شق لجباز لجوج مستبد یک‌دنده
    متضاد:
    دموکرات دموکرات‌منش

ارجاع به لغت خودرای

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خودرای» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خودرای

لغات نزدیک خودرای

پیشنهاد بهبود معانی