Incompetently

ɪnˈkɑːm.pə.t̬ənt.li ɪnˈkɒm.pɪ.tənt.li
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adverb
    با‌بی‌کفایتی، با‌بی‌عرضگی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد incompetently

  1. adverb poorly
    Synonyms: ineptly, clumsily, awkwardly, badly

ارجاع به لغت incompetently

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incompetently» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/incompetently

لغات نزدیک incompetently

پیشنهاد بهبود معانی