فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Interment

ɪnˈtɜrːmənt ɪnˈtɜːmənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    آیین تدفین، دفن، تدفین، به خاک سپاری
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد interment

  1. noun burial
    Synonyms: burying, entombment, funeral, inhumation, inurning, obsequy, sepulture

ارجاع به لغت interment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «interment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/interment

لغات نزدیک interment

پیشنهاد بهبود معانی