فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Waitress

ˈweɪtrəs ˈweɪtrəs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    waitressed
  • شکل سوم:

    waitressed
  • سوم شخص مفرد:

    waitresses
  • وجه وصفی حال:

    waitressing
  • شکل جمع:

    waitresses

معنی

  • noun countable A1
    پیشخدمت زن، ندیمه، کلفت (‌kolfat‌)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد waitress

  1. noun A woman who serves at a table, as in a restaurant.
    Synonyms: hostess, female attendant, server, servant, counter-girl, waitperson, waitstaff, b-girl
  2. verb Serve as a waiter or waitress in a restaurant
    Synonyms: wait

ارجاع به لغت waitress

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «waitress» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/waitress

لغات نزدیک waitress

پیشنهاد بهبود معانی