امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Woolen

    ˈwʊlən ˈwʊlən
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    این لغت در انگلیسی بریتانیایی به‌صورتِ woollen نوشته می‌شود.

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    (به‌طور کامل یا جزئی از آن از پشم ساخته شده باشد) پشمی، پشمینه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - a woolen scarf
    - روسری پشمی
    - thick woollen blankets
    - پتوهای پشمی ضخیم
    adjective
    مربوط به تهیه‌ی پارچه از پشم
    - the woollen industry
    - صنعت پشم
    - woolen mills
    - کارخانه‌های پشم
    noun countable
    لباس پشمی، کاموا
    - I wear woolen.
    - لباس پشمی می‌پوشم.
    - black woollens
    - لباس‌های پشمی مشکی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد woolen

    1. adjective Of or related to or made of wool
      Synonyms: made of wool, woven, worsted, woollen, wool-lined, sheepskin
    2. noun A fabric made from the hair of sheep
      Synonyms: wool, woollen

    لغات هم‌خانواده woolen

    ارجاع به لغت woolen

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «woolen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/woolen

    لغات نزدیک woolen

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند