فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

رنگ زدن به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

روی چیزی رنگ مالیدن

فونتیک فارسی

rang zadan
فعل متعدی

to paint, to color, to daub

قبل‌از رنگ زدن چوب تازه، اول باید آن را بتونه‌کاری کنی.

Before painting new wood, you must prime it.

آن‌ها می‌خواهند زمین بازی را با طراحی‌های جدید و سرگرم‌کننده رنگ بزنند.

They want to color the playground with new, fun designs.

گول زدن

فونتیک فارسی

rang zadan
فعل متعدی

to glass over, to dupe, to swindle

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

اجازه ندهید کسی شما را با وعده‌های دروغین رنگ بزند.

Don't let anyone dupe you with false promises.

او مصمم بود که رقبا را رنگ بزند و مشتریانشان را جذب کند.

He was determined to swindle the competition out of their clients.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت رنگ زدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رنگ زدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رنگ زدن

لغات نزدیک رنگ زدن

پیشنهاد بهبود معانی