با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Albuterol

    ælˈbjutərɔl ælˈbjuːtərɒl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    داروسازی داروی آلبوترول (برای درمان آسم)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The doctor prescribed albuterol to help alleviate my asthma symptoms.
    - دکتر برای کمک به کاهش علائم آسم، آلبوترول تجویز کرد.
    - I always carry an inhaler of albuterol with me in case of a sudden asthma attack.
    - به‌خاطر حمله‌ی ناگهانی آسم، همیشه یک داروی استنشاقی آلبوترول همراهم دارم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت albuterol

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «albuterol» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/albuterol

    لغات نزدیک albuterol

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی