امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Eurasian

    jʊˈreɪʒn / / -ʃn jʊˈreɪʒn / / -ʃn jʊˈreɪʒn / / -ʃn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun adjective
    از نژاد مختلط اروپایی و آسیایی، اروپایی و آسیایی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد eurasian

    1. adjective Relating to, or coming from, Europe and Asia
      Synonyms: eurasiatic

    ارجاع به لغت eurasian

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «eurasian» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/eurasian

    لغات نزدیک eurasian

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return