Lorgnette

    lɔːrˈnjet lɔːˈnjet
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    عینک دستی (که با دست جلو چشم نگه می‌دارند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - The elderly woman adjusted her lorgnette and squinted at the tiny print.
    - زن مسن عینک دستی خود را تنظیم کرد و به چاپ ریز خیره شد.
    - The antique shop had a collection of lorgnettes on display.
    - آنتیک‌فروشی کلکسیونی از عینک‌های دستی را به نمایش گذاشته بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت lorgnette

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «lorgnette» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lorgnette

    لغات نزدیک lorgnette

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند