حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
Make Demands On
معنی make demands on | جمله با make demands on
collocation
درخواست داشتن از، توقع داشتن از، فشار آوردن به
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The children make a lot of demands on their parents' time.
فرزندان از وقت والدین خود زیاد توقع دارند (وقت زیادی از والدین میگیرند).
This project will make great demands on your skills.
این پروژه از مهارت های شما بسیار درخواست خواهد داشت (فشار زیادی به مهارتهای شما وارد خواهد کرد).
ارجاع به لغت make demands on
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «make demands on» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/make-demands-on
لغات نزدیک make demands on
- - make common cause with
- - make conversation
- - make demands on
- - make demands on somebody (or something)
- - make do