Megalomania

    ˌmeɡləˈmeɪniə ˌmeɡləʊˈmeɪniə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      megalomanias

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    (جنون) خودبزرگ‌بینی، عظمت‌خواهی، خودبزرگ‌پنداری، قدرت‌طلبی (تمایل غیرطبیعی و بیمارگونه به کسب قدرت و کنترل یا احساس برتری غیرواقعی نسبت به دیگران)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - His megalomania made it hard for him to work collaboratively with others.
    - جنون خودبزرگ‌پنداری او باعث می‌شد که همکاری با دیگران برایش دشوار باشد.
    - The politician's megalomania drove him to make reckless and self-serving choices.
    - جنون قدرت‌طلبی سیاست‌مدار او را به اتخاذ انتخاب‌های بی‌ملاحظه و خودخواهانه سوق داد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد megalomania

    1. noun an obsessive desire for power and control, often accompanied by a belief that one is much more important or powerful than they actually are
      Synonyms:
      lust for power

    ارجاع به لغت megalomania

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «megalomania» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/megalomania

    لغات نزدیک megalomania

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه