فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Metrics
ˈmetrɪks
ˈmetrɪks
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
plural
(در اندازه‌گیری) شاخص، معیار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The company uses metrics to track the performance of their marketing campaigns.
این شرکت از معیارهایی برای ردیابی عملکرد کمپین‌های بازاریابی خود استفاده می‌کند.
The metrics show a significant increase in website traffic since implementing the new SEO strategy.
این شاخص، افزایش قابل‌توجهی در ترافیک وب‌سایت از زمان اجرای استراتژی جدید سئو (بهینه‌سازی موتور جست‌وجو) را نشان می‌دهد.
ارجاع به لغت metrics
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «metrics» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/metrics
لغات نزدیک metrics
- - metrically
- - metricate
- - metrics
- - metrist
- - metritis