آخرین به‌روزرسانی:
Neurolinguistics
ˌnʊroʊlɪŋˈɡwɪstɪks
ˌnjʊərəʊlɪŋˈɡwɪstɪks
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
uncountable
زبان‌شناسی عصب‌شناسی زبان، عصب-زبان‌شناسی (به مطالعه‌ی سازوکارهای عصبی در مغز می‌پردازد که درک، تولید و فراگیری زبان را کنترل می‌کنند.)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Neurolinguistics can help us understand language disorders better.
عصب‌شناسی زبان می‌تواند به ما در درک بهتر اختلالات زبان کمک کند.
The conference focused on recent advancements in neurolinguistics.
این کنفرانس بر پیشرفت‌های اخیر در عصب-زبان‌شناسی متمرکز بود.
ارجاع به لغت neurolinguistics
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «neurolinguistics» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/neurolinguistics
لغات نزدیک neurolinguistics
- - neuroleptic
- - neurolinguistic
- - neurolinguistics
- - neurologic
- - neurological