فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Nosy

ˈnoʊzi ˈnəʊzi

صفت تفضیلی:

nosier

صفت عالی:

nosiest

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: nosey

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2

فضول (کسی که بی‌جهت در کار دیگران مداخله می‌کند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Shahram has a nosy neighbor who always peeks over the fence.

شهرام همسایه‌ی فضولی دارد که همیشه از روی نرده‌ها سرک می‌کشد.

I don't like nosey people who invade my privacy.

از آدم‌های فضولی که وارد حریم خصوصی‌ام می‌شوند، خوشم نمی‌آید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nosy

  1. adjective someone who is overly inquisitive or curious about other people's affairs, often to the point of being intrusive
    Synonyms:
    interested inquisitive curious snoopy intrusive interfering meddlesome snooping searching eavesdropping intermeddling personal inquisitorial inquisitory
    Antonyms:
    uninterested unconcerned indifferent uncaring

ارجاع به لغت nosy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nosy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nosy

لغات نزدیک nosy

پیشنهاد بهبود معانی