با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Paleontologist

    ˌpeliənˈtɑːlədʒəst ˌpælɪɒnˈtɒlədʒɪst
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    شکل نوشتاری دیگر این لغت: palaeontologist

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    زمین‌شناسی زیست‌شناسی دیرین‌شناس، دیرینه‌شناس (شخصی که به بررسی آثار و بقایای موجودات و آثار گذشته می‌پردازد)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - The paleontologist carefully excavated the dinosaur bones.
    - دیرین‌شناس استخوان‌های دایناسور را به‌دقت از خاک بیرون کشید.
    - The palaeontologist used advanced technology to study the fossilized remains of ancient insects.
    - این دیرینه‌شناس از فناوری پیشرفته برای مطالعه‌ی بقایای فسیل‌شده‌ی حشرات باستانی استفاده کرد.
    - Ross Geller was an avid paleontologist and displayed his large fossil collection in his home.
    - راس گلر (یکی از کاراکترهای مجموعه‌ی تلویزیونی فرندز) دیرین‌شناس مشتاقی بود و کلکسیون بزرگ فسیلی‌اش را در خانه‌ی خود به نمایش گذاشت.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد paleontologist

    1. noun A specialist in paleontology
      Synonyms: palaeontologist, fossilist

    ارجاع به لغت paleontologist

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «paleontologist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/paleontologist

    لغات نزدیک paleontologist

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی