Rachmaninoff

rækˈmænənɒf rækˈmænənɒf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

سرگی راخمانینوف (آهنگساز روسی) (Rachmaninov هم می‌نویسند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rachmaninoff

  1. noun Composer and piano virtuoso born in Russia (1873-1943)
    Synonyms:
    Sergei Rachmaninoff rachmaninov Sergei Rachmaninov Sergei Vasilievich Rachmaninoff sergei vasilievich rachmaninov

ارجاع به لغت rachmaninoff

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rachmaninoff» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rachmaninoff

لغات نزدیک rachmaninoff

پیشنهاد بهبود معانی