معنی scotia به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈskoʃə ˈskoʃə

معنی‌ها

noun

(به‌ویژه در پایه‌ی ستون) گچ‌بری (یا سنگ‌بری) کاو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

(قدیمی - شاعرانه) اسکاتلند

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت scotia

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «scotia» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scotia

لغات نزدیک scotia

- scotchman
- scoter
- scotia
- scotic
- scotism

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return