امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Scottish

    ˈskɑːtɪʃ ˈskɒtɪʃ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun adjective
    اسکاتلندی، خسیسانه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد scottish

    1. noun The dialect of English used in Scotland
      Synonyms:
      scots Scots English
    1. adjective Of or relating to or characteristic of Scotland or its people or culture or its English dialect or Gaelic language
      Synonyms:
      scots scotch

    Collocations

    • the scottish

      اسکاتلندی‌ها، مردم اسکاتلند

    ارجاع به لغت scottish

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «scottish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scottish

    لغات نزدیک scottish

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return