با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Shut Up

American: ˈʃətˈəp British: ʃʌtʌp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb B2
(بی‌ادبانه) ساکت کردن، خفه کردن، باعث وقفه در تکلم شدن
phrasal verb
مسدود کردن، بستن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shut up

  1. verb be or make quiet
    Synonyms: bottle up, choke, dry up, dummy up, fall silent, gag, hold tongue, hush, keep trap shut, muzzle, pipe down, quiet, quieten, quit chattering, shush, silence, soft-pedal, still, stop talking
    Antonyms: speak, talk
  2. phrasal verb I don't believe it!
    Synonyms: no way!

Collocations

  • shut up shop

    1- (مثلاً جمعه‌ها یا شب‌ها) مغازه را بستن، تعطیل کردن 2- برای همیشه بستن، به کار و کاسبی خاتمه دادن

Idioms

  • shut up like a clam

    (عامیانه) ناگهان از سخن باز ایستادن، از گفتن خودداری کردن

ارجاع به لغت shut up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shut up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shut up

لغات نزدیک shut up

پیشنهاد بهبود معانی