با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Soft-shell

    sɔft ʃɛl sɒft ʃɛl
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (Noun): softshell

    شکل نوشتاری دیگر این لغت در حالت صفت (adjective): soft-shelled

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    جانورشناسی نرم‌رویه، نرم‌پوسته (دارای دیواره‌ی خارجی یا پوسته‌ی نرم)
    لیست لغات مرتبط با جانورشناسی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The soft-shell lobster was incredibly flavorful.
    - شاه‌میگوی نرم‌رویه فوق‌العاده خوش‌طعم بود.
    - The soft-shell lobster was a popular item on the menu at the seafood buffet.
    - لابستر نرم‌پوسته آیتم محبوبی در منوی بوفه‌ی غذاهای دریایی بود.
    - The soft-shelled insects were easily crushed underfoot.
    - حشرات نرم‌پوسته به‌راحتی زیر پا له می‌شدند.
    noun
    جانورشناسی جانور نرم‌پوست
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت soft-shell

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «soft-shell» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/soft-shell

    لغات نزدیک soft-shell

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی