فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Transcutaneous

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

( transcutaneal ) عبور‌کننده از پوست، ماورای پوستی، ورای پوستی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد transcutaneous

  1. adjective through the unbroken skin; refers to medications applied directly to the skin (creams or ointments) or in time-release forms (skin patches)
    Synonyms:
    percutaneous transdermal transdermic

ارجاع به لغت transcutaneous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «transcutaneous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/transcutaneous

لغات نزدیک transcutaneous

پیشنهاد بهبود معانی