انواع به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اشکال، اطوار، نوع‌ها، گونه‌ها، اقسام

    فونتیک فارسی

    anvaa'
    اسم جمع
    kinds, all kinds (of), categories, genre, specimens, types, sorts

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    - انواع سرگرمی‌ها

    - all kinds of amusements

    - این گیاه در انواع خاک‌ها، حتی گچی رشد می‌کند.

    - This plant grows in all kinds of soil, including chalk.

    - پرورش انواع جدید زنبور عسل

    - the cultivation of new kinds of honey bees
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد انواع

    1. اشکال، اطوار، اقسام، انحا

    ارجاع به لغت انواع

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «انواع» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/انواع

    لغات نزدیک انواع

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند