آخرین به‌روزرسانی:
خون‌دماغ به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
خون‌ریزی از بینی
فونتیک فارسی
khoon damaagh
اسم
bleeding at the nose, nosebleed, epistaxis, nasal hemorrhage
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
خون‌دماغ می‌تواند به‌دلیل هوای خشک یا آلرژی‌ها اتفاق بیفتد.
Nosebleeds can occur due to dry air or allergies.
خون‌دماغ می‌تواند پس‌از آسیب به صورت رخ دهد.
Nasal hemorrhage can occur after an injury to the face.
ارجاع به لغت خون‌دماغ
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «خون‌دماغ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خون‌دماغ
لغات نزدیک خون‌دماغ
- - خون جمع شدن در بخشی از بدن
- - خون دل
- - خون‌دماغ
- - خون دماغ شدن
- - خون رنگ