آخرین به‌روزرسانی:
دخترگی به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
اسم
فونتیک فارسی / dokhtaregi /
maidenhead, hymen, virginity
maidenhead
hymen
virginity
بکارت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او تصمیم گرفت تا وقتی که ازدواج نکرده است، دخترگی خود را از دست ندهد.
She decided to wait until marriage to lose her virginity.
بسیاری از مردم به اشتباه بر این باورند که دخترگی یک نشان قطعی از باکرگی است.
Many people mistakenly believe that the hymen is a definitive indicator of virginity.
ارجاع به لغت دخترگی
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «دخترگی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دخترگی
لغات نزدیک دخترگی
- - دخترک گستاخ
- - دخترکی
- - دخترگی
- - دخترگی برداری
- - دخترگی برداشتن