با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

به به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • حاکی از تعجب و تحسین
  • فونتیک فارسی

    bah
  • صوت
    oh, how nice, O, how lovely, good!, wow, excellent indeed, well done, yippee, why, bravo, ho
    • - به چه هوای خوبی!

    • - Oh! What a good weather!
    • - به عالیه!

    • - Wow! That's great!
  • برای، به جهت
  • فونتیک فارسی

    be
  • حرف اضافه
    for
    • - به افتخار کسی ضیافت دادن

    • - give a dinner for somebody
    • - به‌ دلیل نجات یک کودک به او جایزه دادند.

    • - They gave him a reward for having saved a child.
    • - به خاطر خدا

    • - for God's sake
  • به سوی، به طرف
  • فونتیک فارسی

    be
  • حرف اضافه
    towards, toward, into, to, at
    • - به من نگاه کن.

    • - Look at me.
    • - فردا به همدان خواهم رفت.

    • - Tomorrow I'll go to Hamedan.
  • روی
  • فونتیک فارسی

    be
  • حرف اضافه
    on, onto, on top of, against, upon, over
    • - به زمین افتادن

    • - to fall on the ground
    • - اکبر به دیوار تکیه داد.

    • - Akbar leaned against the wall.
  • بر اساس، بر پایه‌ی
  • فونتیک فارسی

    be
  • حرف اضافه
    in, according, on the basis of
    • - به گفته‌ی دکتر باید روزانه دو قرص بخورد.

    • - According to the doctor, she should take two pills a day.
    • - به عقیده‌ی پدرم

    • - in my dad's opinion
  • با، توسط، نسبت به
  • فونتیک فارسی

    be
  • حرف اضافه
    in, by, to, by means of, unto
    • - به نقاشی علاقه ندارد.

    • - She is not interested in drawing.
    • - به وسیله‌ی اتوبوس

    • - by bus
  • میوه‌ای زرد رنگ که تخم آن مصرف دارویی دارد
  • فونتیک فارسی

    beh
  • اسم
    گیاه‌شناسی quince, quince tree
    • - محصول پربار به

    • - plentiful harvest of quince tree
    • - به ژاپنی

    • - Japanese quince
  • بهتر، خوب‌تر
  • فونتیک فارسی

    beh
  • صفت
    ادبی better, well, best, more preferable
    • - (سعدی) بنده همان به که ز تقصیر خویش / عذر به درگاه خدا آورد

    • - It is best that a creature asks forgiveness for his transgressions / from the throne of God
  • حرف ندا
    yippee, ho, why
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد به

ارجاع به لغت به

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «به» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/به

لغات نزدیک به

پیشنهاد بهبود معانی