آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۴

    برای به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    حرف اضافه
    فونتیک فارسی / baraaye /

    for, for the sake of, for the purpose of, in order to, to, on account of, toward, against, with, sake

    for

    for the sake of

    for the purpose of

    in order to

    to

    on account of

    toward

    against

    with

    sake

    به‌منظور، به‌جهت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    ما باید مسکن مناسبی برای بینوایان فراهم کنیم.

    We must provide decent housing for the poor.

    آن‌ها برای پایین نگه داشتن قیمت‌ها از روش‌های گوناگون استفاده می‌کنند.

    They use various means to keep prices down.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    باید برای این اقلام عوارض گمرکی بپردازید.

    You must pay customs for these goods.

    برای روز مبادا پول اندوختن

    to save money for a rainy day

    آن‌ها برنج را تنها برای صادرات می‌کارند.

    They grow rice exclusively for export.

    کلاس ویژه برای کودکان تیزهوش

    a special class for forward children

    برای محکم‌کاری

    to be on the safe side

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد برای

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    به‌سوی به‌جانب به‌طرف
    مترادف:
    محض
    مترادف:
    دربرابر در عوض
    مترادف:
    از بهر به جهت به‌خاطر به‌سبب به علت به‌قصد به‌منظور

    سوال‌های رایج برای

    برای به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «برای» در زبان انگلیسی به for ترجمه می‌شود.

    «برای» یکی از پرکاربردترین حروف اضافه در زبان فارسی است که به منظور بیان هدف، جهت، دلیل، یا مخاطب یک عمل یا موضوع به کار می‌رود. این کلمه نقش کلیدی در ساختار جملات دارد و معنای جمله را به‌طور دقیق‌تر مشخص می‌کند. به طور کلی، «برای» بیانگر این است که چیزی به نفع، به قصد یا به عنوان هدیه یا ابزار برای شخص یا چیزی انجام می‌شود.

    از نظر معنایی، «برای» می‌تواند هدف یا مقصودی را نشان دهد؛ مثلاً وقتی می‌گوییم «این هدیه برای توست»، منظور این است که هدیه به عنوان نماد محبت یا توجه به شخص مخاطب تقدیم شده است. همچنین، «برای» می‌تواند دلیلی را نشان دهد، مثلاً در جمله «برای سلامتی‌ات دعا می‌کنم»، فعل دعا به دلیل سلامتی شخص انجام می‌شود.

    کاربرد «برای» در زبان فارسی بسیار گسترده است و در موقعیت‌های مختلفی از جمله بیان زمان، مقدار، مقایسه و شرط نیز به کار می‌رود. این کلمه کمک می‌کند تا روابط معنایی بین اجزای جمله به صورت واضح و منسجم بیان شود. برای مثال، در جمله «او برای درس خواندن وقت گذاشت»، «برای» هدف عمل گذاشتن وقت را مشخص می‌کند.

    در زبان انگلیسی، معادل «for» نیز همین کارکردها را دارد و به همین دلیل، ترجمه و استفاده از آن در جملات معمولاً ساده و مستقیم است. با این حال، گاهی اوقات بسته به بافت جمله، «برای» می‌تواند به صورت‌های دیگری مانند «to»، «in order to» یا «on behalf of» ترجمه شود که هر کدام کاربرد و معنای خاص خود را دارند.

    «برای» نه‌تنها یک حرف اضافه ساده بلکه پلی است میان اجزای جمله که باعث وضوح، هدفمندی و جهت‌دهی معنایی می‌شود. اهمیت آن در ساختار زبان فارسی و کاربرد گسترده‌اش در مکالمات و نوشتار باعث شده که یکی از پایه‌های اصلی زبان و ارتباطات روزمره باشد.

    ارجاع به لغت برای

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «برای» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/برای

    لغات نزدیک برای

    • - براهین
    • - براهین جمجمه
    • - برای
    • - برای ...
    • - برای آن
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.