with, along with, and, together, included
با او به سینما رفتم.
I went to the cinema with her.
الهه هم با شماست؟
Is Elahe with you too?
by, on, via, by means of, through
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
با تاکسی
by taxi
با اسب
on horseback
having, possessed of
معلمی باسواد
a learned teacher
مدیری باعرضه
a competent manager
with, unto, toward
با او مهربان باش
be kind toward her
با او بحث نکن!
don't argue with him!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «با» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/با