آخرین به‌روزرسانی:

به به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

حاکی از تعجب و تحسین

فونتیک فارسی

bah
صوت

oh, how nice, O, how lovely, good!, wow, excellent indeed, well done, yippee, why, bravo, ho

به چه هوای خوبی!

Oh! What a good weather!

به عالیه!

Wow! That's great!

برای، به جهت

فونتیک فارسی

be
حرف اضافه

for

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

به افتخار کسی ضیافت دادن

give a dinner for somebody

به‌ دلیل نجات یک کودک به او جایزه دادند.

They gave him a reward for having saved a child.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

به خاطر خدا

for God's sake

به سوی، به طرف

فونتیک فارسی

be
حرف اضافه

towards, toward, into, to, at

به من نگاه کن.

Look at me.

فردا به همدان خواهم رفت.

Tomorrow I'll go to Hamedan.

روی

فونتیک فارسی

be
حرف اضافه

on, onto, on top of, against, upon, over

به زمین افتادن

to fall on the ground

اکبر به دیوار تکیه داد.

Akbar leaned against the wall.

بر اساس، بر پایه‌ی

فونتیک فارسی

be
حرف اضافه

in, according, on the basis of

به گفته‌ی دکتر باید روزانه دو قرص بخورد.

According to the doctor, she should take two pills a day.

به عقیده‌ی پدرم

in my dad's opinion

با، توسط، نسبت به

فونتیک فارسی

be
حرف اضافه

in, by, to, by means of, unto

به نقاشی علاقه ندارد.

She is not interested in drawing.

به وسیله‌ی اتوبوس

by bus

میوه‌ای زرد رنگ که تخم آن مصرف دارویی دارد

فونتیک فارسی

beh
اسم

گیاه‌شناسی quince, quince tree

محصول پربار به

plentiful harvest of quince tree

به ژاپنی

Japanese quince

بهتر، خوب‌تر

فونتیک فارسی

beh
صفت

ادبی better, well, best, more preferable

(سعدی) بنده همان به که ز تقصیر خویش / عذر به درگاه خدا آورد

It is best that a creature asks forgiveness for his transgressions / from the throne of God

حرف ندا

yippee, ho, why

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد به

  1. مترادف:
    به‌سمت به‌سوی به‌ طرف به مقصد
  1. مترادف:
    برای به قصد به منظور
  1. مترادف:
    با به‌وسیله
  1. مترادف:
    سوگند به قسم به
  1. مترادف:
    خوب نیکو نیک
    متضاد:
    بد
  1. مترادف:
    بهی سفرجل

سوال‌های رایج به

به به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «بِه» در زبان انگلیسی به «quince» ترجمه می‌شود.

بِه میوه‌ای خوش‌عطر و خوش‌طعم است که به خانواده گل‌سرخ‌ها تعلق دارد و شکل ظاهری آن شبیه گلابی ولی با پوستی زبر و رنگ زرد طلایی است. این میوه معمولاً در مناطق معتدل رشد می‌کند و در فصل پاییز و اوایل زمستان برداشت می‌شود. بِه به دلیل طعم ملس و عطر خاص خود، در آشپزی و صنایع غذایی کاربردهای متنوعی دارد.

از نظر خواص تغذیه‌ای، بِه منبع خوبی از فیبر، ویتامین C و آنتی‌اکسیدان‌ها محسوب می‌شود که به تقویت سیستم ایمنی بدن، بهبود عملکرد دستگاه گوارش و کاهش التهابات کمک می‌کند. مصرف بِه همچنین به تنظیم قند خون و بهبود سلامت قلب و عروق کمک می‌نماید. علاوه بر این، بِه به دلیل داشتن ترکیبات ضدباکتری و ضدویروسی در طب سنتی برای درمان برخی بیماری‌ها و مشکلات گوارشی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

بِه را معمولاً به صورت تازه کمتر می‌خورند زیرا طعم آن نسبتاً ترش و سفت است؛ اما در پخت و پز، تهیه مربا، کمپوت، ژله و دسرهای مختلف کاربرد فراوان دارد. همچنین پوست و برگ‌های بِه در ساخت دمنوش‌ها و داروهای گیاهی به کار می‌روند. این میوه به خاطر عطر و طعم منحصربه‌فردش در شیرینی‌پزی و تهیه نوشیدنی‌ها نیز محبوب است.

از نظر فرهنگی، بِه در بسیاری از مناطق ایران و کشورهای دیگر نمادی از سلامتی، برکت و فراوانی به شمار می‌رود. در ادبیات و هنرهای سنتی نیز بِه به عنوان نمادی از پاکی و طراوت به تصویر کشیده شده است. این میوه جایگاه خاصی در سفره‌های سنتی دارد و در مراسم‌های مختلف به عنوان نشانه‌ای از خیر و برکت استفاده می‌شود.

 بِه نه تنها یک میوه‌ی خوش‌طعم و مفید، بلکه بخشی از میراث فرهنگی و غذایی بسیاری از جوامع است. این میوه با خواص درمانی، کاربردهای متنوع و نمادین، جایگاه ویژه‌ای در زندگی روزمره و سنتی مردم دارد و به عنوان یکی از میوه‌های ارزشمند طبیعت شناخته می‌شود.

ارجاع به لغت به

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «به» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/به

لغات نزدیک به

پیشنهاد بهبود معانی