فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Fineness

ˈfaɪnnəs ˈfaɪnnəs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    finenesses

معنی‌ها

  • noun
    عالی (یا ظریف و غیره) بودن (رجوع شود به: fine)
  • noun
    (در آلیاژ طلا یا نقره) درصد طلا، درصد نقره، میزان خلوص
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد fineness

  1. noun The quality of being exceptionally good of its kind
    Synonyms: excellence, superbness, daintiness, choiceness, superiority, delicacy
  2. noun The property of being very narrow or thin
    Synonyms: thinness
  3. noun Having a very fine texture
    Synonyms: powderiness

ارجاع به لغت fineness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fineness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fineness

لغات نزدیک fineness

پیشنهاد بهبود معانی