فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Immersible

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • adjective
    (در آبگونه) فروکردنی، زیر آب کردنی، (ابزار الکتریکی و غیره که می‌توان آن را زیر آب هم کرد و به‌کار برد) آب ایمن، گرم‌کننده‌ی شناور
    • - immersible electric appliances
    • - ابزار برقی ضد آب
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد immersible

  1. adjective
    Synonyms: waterproof, sinkable, submersible

ارجاع به لغت immersible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «immersible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/immersible

لغات نزدیک immersible

پیشنهاد بهبود معانی