Impeller

ɪmˈpelər ɪmˈpelə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    impellers

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: impellor

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    پروانه‌ی پمپ، آب‌پخش‌کن
    • - The impeller of the water pump spins rapidly.
    • - پروانه‌ی پمپ آب به‌سرعت می‌چرخد.
    • - The boat's impeller helps propel it through the water.
    • - پروانه‌ی پمپ قایق به حرکت آن در آب کمک می‌کند.
  • noun countable
    پیش‌ران
    • - The impeller in the jet engine helps to generate thrust for the aircraft.
    • - پیش‌ران در موتور جت به ایجاد نیروی رانش برای هواپیما کمک می‌کند.
    • - The impeller on the turbocharger boosts the air intake for increased engine power.
    • - پیش‌ران روی توربوشارژر، ورودی هوا را برای افزایش قدرت موتور افزایش می‌دهد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت impeller

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «impeller» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/impeller

لغات نزدیک impeller

پیشنهاد بهبود معانی