فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Impersonation

ˌɪmpərsəˈneɪʃn̩ ɪmˌpɜːsəˈneɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    impersonations

معنی

  • noun
    جعل هویت، نقش دیگری را بازی کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد impersonation

  1. noun imitation
    Synonyms: role, enactment, pose, acting

ارجاع به لغت impersonation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «impersonation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/impersonation

لغات نزدیک impersonation

پیشنهاد بهبود معانی