فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Omnipresence

ˌɑːmnəˈprezəns ˌɒmnɪˈpreznt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable formal
    حضور در همه‌جا در آن واحد، حضور کامل و جامع
    • - The omnipresence of technology in our daily lives is undeniable.
    • - حضور کامل و جامع تکنولوژی در زندگی‌هایمان انکارناپذیر است.
    • - As a religious concept, omnipresence refers to the belief that God is present everywhere.
    • - بر اساس مفهومی مذهبی حضور در همه‌جا در آن واحد به این باور برمی‌گردد که خداوند همه‌جا حاضر است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد omnipresence

  1. noun The state of being everywhere at once (or seeming to be everywhere at once)
    Synonyms: ubiquity, ubiquitousness

ارجاع به لغت omnipresence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «omnipresence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/omnipresence

لغات نزدیک omnipresence

پیشنهاد بهبود معانی