فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Tactical

ˈtæktɪkl ˈtæktɪkl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective C1
    مربوط به تدابیر جنگی، ماهر، ماهرانه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد tactical

  1. adjective strategic
    Synonyms: calculated, clever, cunning, deliberate, diplomatic, planned, politic, prudent, skillful, smart, well-planned

ارجاع به لغت tactical

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tactical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tactical

لغات نزدیک tactical

پیشنهاد بهبود معانی