حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
تعصب به انگلیسی
معنی و نمونهجملهها
اسم
فونتیک فارسی / ta'assob /
zeal, bias, zealotry, dogmatism, bigotry, fanaticism, intolerance, prejudice
zeal
bias
zealotry
dogmatism
bigotry
fanaticism
intolerance
prejudice
جانبداری کورکورانه، خشکاندیشی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
تعصب یکی از پیامدهای کمسوادی است.
Bigotry is one of the byproducts of semiliteracy.
تعصب مذهبی
religious bigotry
نمونهجملههای بیشتر
تعصب بیجا بزرگترین مصیبت جوامع عقبافتاده است.
Intolerance is the greatest curse of backward societies.
مترادف و متضاد تعصب
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
مترادف:
مترادف:
سختگیری
مترادف:
عصیبت
مترادف:
جانبداری
طرفداری
هواداری ( افراطی)
مترادف:
جانبداری کردن
حمایت کردن
ارجاع به لغت تعصب
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «تعصب» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تعصب
لغات نزدیک تعصب
- - تعشق
- - تعشق ورزیدن
- - تعصب
- - تعصب انگیزی
- - تعصب حزبی