آخرین به‌روزرسانی:
گویش به انگلیسی
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
اسم
فونتیک فارسی / gooyesh /
زبان‌شناسی dialect
گونه‌ای از زبان
در این ناحیه گویش لری رواج دارد.
The Lori dialect predominates in this area.
فهمیدن گویش آن منطقه برای غریبه‌ها سخت است.
The dialect spoken in that region is difficult for outsiders to understand.
اسم
فونتیک فارسی / gooyesh /
language, speech, talk, tongue, idiom
گفتار، سخن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
گویشی فی‌البداهه
an impromptu speech
گویش او پر از دروغ و فریب بود.
His speech was filled with lies and deception.
مترادف و متضاد گویش
-
مترادف:لهجه
ارجاع به لغت گویش
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «گویش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گویش
لغات نزدیک گویش
- - گویر
- - گویزن
- - گویش
- - گویش حرفه ای
- - گویش ساکسونی