Andiron

    ˈænˌdaɪərn ˈændaɪən
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین می‌توان از firedog به‌ جای andiron استفاده کرد.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun plural countable
    پایه‌ی فلزی (برای نگه‌داشتن چوب در شومینه)، پیش‌بخاری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - The antique andiron added a touch of elegance to the hearth.
    - پایه‌ی فلزی عتیقه ظرافتی را به آتشدان اضافه کرد.
    - The andiron, a metal support for logs in a fireplace, kept the fire burning brightly.
    - پایه‌ی فلزی، تکیه‌گاهی فلزی برای تکه‌های چوبی در شومینه، آتش را روشن نگه می‌داشت.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد andiron

    1. noun metal fireplace support
      Synonyms: firedog, dog, dog iron

    ارجاع به لغت andiron

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «andiron» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/andiron

    لغات نزدیک andiron

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند