فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    Anthropocentrism

    ænθrəpoʊˈsɛntrɪzəm ænθrəpoʊˈsɛntrɪzəm
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    انسان‌مداری، انسان‌محوری، انسان‌مرکزی (دیدگاهی فلسفی و اخلاقی که انسان را مرکز و محور ارزش‌ها و معانی جهان می‌داند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - Anthropocentrism places human needs above those of other species.
    - انسان‌محوری نیازهای انسانی را بالاتر از نیازهای سایر گونه‌ها قرار می‌دهد.
    - Many environmentalists challenge the idea of anthropocentrism.
    - بسیاری از دوستداران محیط‌زیست ایده‌ی انسان‌مداری را به چالش می‌کشند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد anthropocentrism

    1. noun a philosophical perspective that places humans at the center of consideration in moral and ethical discussions

    ارجاع به لغت anthropocentrism

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «anthropocentrism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/anthropocentrism

    لغات نزدیک anthropocentrism

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه