امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bareheaded

ˈberhedɪd ˌbeəˈhedɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective adverb
سربرهنه، بدون کلاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bareheaded

  1. adjective Having the head uncovered
    Synonyms:
    bared

ارجاع به لغت bareheaded

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bareheaded» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bareheaded

لغات نزدیک bareheaded

پیشنهاد بهبود معانی