با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Candlestick

    ˈkændlˌstɪk ˈkændlˌstɪk
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      candlesticks

    توضیحات

    این لغت به شکل candleholder نیز نوشته می‌شود ولی شکل نوشتاری candlestick رایج است.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    candlestick, شمعدان
    شمعدان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - She placed the candlestick at the center of the Haft-Seen table.
    - شمعدان را در وسط سفره‌ی هفت‌سین گذاشت.
    - The candlestick was made of silver.
    - این شمعدان از نقره ساخته شده بود.
    - She lit the candles in the candlestick.
    - شمع‌ها را در شمعدان روشن کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد candlestick

    1. noun holder for candles
      Synonyms: candelabra, candelabrum, menorah, pricket, sconce, taper holder

    ارجاع به لغت candlestick

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «candlestick» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/candlestick

    لغات نزدیک candlestick

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی