امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Candleholder

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین candlestick نیز گفته می‌شود.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
شمعدان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- I bought a new candleholder for the Haft-Seen table.
- یک شمعدان جدید برای سفره‌ی هفت‌سین خریدم.
- She placed the silver candleholder on the table.
- شمعدان نقره‌ای را روی میز گذاشت.
- The candleholder was made of brass.
- این شمعدان از برنج ساخته شده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد candleholder

  1. noun
    Synonyms: candelabra, chandelier, girandole, lampad, menorah, pricket, sconce

ارجاع به لغت candleholder

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «candleholder» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/candleholder

لغات نزدیک candleholder

پیشنهاد بهبود معانی